تحلیل نماز
در تحلیل نماز به بحثهایی چون ارتباط بیواسطه، پاکی و نظم، جهت و زمان خاص، بخشهای حسی ـ حرکتی و تکرار در این نوشتار و به مباحثی چون مستحبات، اذکار، ترکیب و سایر بحثها در نوشتار بعدی اشاره خواهیم داشت.
ارتباط بیواسطه؛ کافیست سلسله مراتب پستها و مدیریتها را در ادارات مختلف به یاد آورید (سلسله مراتبی که برای ملاقات و صحبت با مسئولین رده پائین نیز دشوار است تا چه رسد به ملاقات مسئولین رده بالا) تا متوجه شوید که خدای بزرگ همه واسطهها را حذف کرده و البته به صرف حرکات نیایشی بسنده نکرده بلکه اجازه هرگونه سخنی را بطور مستقیم داده است و بالاتر اینکه شیوه این قبیل سخن گفتن را نیز آموزش داده است. پس نماز یعنی ای انسان (با هر سن و سواد و سابقه و جنسیت و فرهنگ و ...) من تو را به رسمیت میشناسم و تو آنقدر ارزشمند هستی که برای ملاقات و گفتگو با من هیچ واسطهای لازم نیست؛ کسی قدر این نعمت را متوجه میشود که از داشتن چنین امکانی محروم باشد!
غسل و وضو؛ پیش از نماز فرد باید از پارهای نجاسات پاک شود، انواع غسل و احکام آنها حکمتی دارد که باید در مجال دیگری به آن پرداخت، ولی فعلاً همینقدر بدانیم که برای نماز باید تمیز و پاکیزه باشیم. وضو سبب پاکی ظاهری و آمادگی برای حضور میشود. و البته نوع خاصی از شستشو خواسته شده تا ضمن وحدت ظاهری، توجه به حکمت آن جلب گردد.
جهت خاص(قبله) و زمان خاص؛ خدا همیشه و همه جا حضور دارد پس از این جهت محدودیتی متوجه فرد نمیشود ولی در نماز، وقت خاص و جهت خاص تعیین شده با این تفاوت که قبله به یک سمت است و هر نمازی باید به آن سمت خوانده شود ولی زمان نماز گسترده است و مثلاً برای نماز صبح از اذان صبح تا طلوع آفتاب فرصت هست. فارغ از این تفاوت، تعیین جهت و زمان خاص، سبب نظم همگانی از یکسو و جلب توجه به سمت کعبه از سوی دیگر و وحدت شکلی در نماز جماعت از سوی سوم میشود. افرادی که به حج مشرف شدهاند حتماً از اینکه مسلمین در هنگام نماز جماعت پیرامون کعبه روبهروی هم میایستند شگفتزده شدهاند.
قیام، رکوع، سجود، قنوت؛ یکی از ابعاد شگفتانگیز نماز که کمتر مورد توجه قرار میگیرد، ابعاد جسمی ـ حرکتی است. قیام یعنی ایستادن روی پا، فرد باید به سمت قبله بایستد و ذکر خاصی بگوید. رکوع یعنی تعظیم به سمت قبله به نحوی که در مقابل مقامات بزرگ رایج بوده است. ما غالباً به ذکر رکوع توجه میکنیم در حالیکه کافیست یکبار رکوع بدون ذکر را تجربه کنید و صرفاً به حالت تعظیم بیاندیشید، و تصور کنید که در مقابل خداوند بزرگ تعظیم کردهاید.
حرکت بسیار شگفت بعدی سجده است. وقتی از رکوع بلند میشویم، با آرامش خاصی به حالت سجده میرویم، این حالت را نیز بدون اذکار آن تجربه کنید، یک فرد در چه شرایطی و در مقابل چه مقامی به این حالت میافتد؟ آیا حالت دیگری سراغ دارید که بیش از سجده بتواند کرنش فرد را در برابر یک مقام نشان دهد؟ پس سجده بدون توجه به اذکار آن، اوج کرنش، تواضع و ستایش است. آیا چنین احساسی در سجده به ما دست میدهد؟ از سجده نخست برمیخیزیم و به سجده دوم میرویم؛ یعنی تکرار بلافاصله آن کرنش و تواضع و ستایش. نمیدانم چرا رکوع یکیست ولی سجده دوتاست؟ (البته حدسهایی میتوان زد) ولی همین ندانستن، خلوص ما را در انجام آنها بیشتر میکند چون اگر هر تکلیفی را به سبب فلان فایدهاش انجام دهیم حالت محاسبات عقلانی پیش میآید، ولی در غیراینصورت فقط امتثال امر کردهایم.
قنوت حالتی است که دستهایمان را روبهروی صورت قرار میدهیم و عاجزانه دعا میخوانیم. خوب است حالت قنوت را نیز بدون اذکار آن در نظر آورید. جالبتر اینکه در قنوت میتوان به زبان غیر عربی هر حاجتی را با معبود در میان گذاشت؛ این حالت را تجربه کنید تا به تاثیر کمنظیر قنوت برای ایجاد حضور قلب پی ببرید.
تکرار؛ هم کل نماز به صورت روزانه تکرار میشود و هم برخی اجزای آن مثل قیام، رکوع، سجود، تشهد و اذکار در یک نماز تکرار میشوند.
اگر از بعد ذهنی به این تکرارها بنگریم، ممکن است نتیجهای جز خستگی و حتی دلزدگی نداشته باشد؛ ولی اگر از بعد وجودی نگاه کنیم، هر تکراری به دنبال تکمیل فرایند حضور است؛ به دیگر سخن، فرد در سجده نخست به میزان توجه به اهمیت آن حالت فیزیکی و اذکار مربوطه، حضور پیدا میکند ولی در سجده دوم این روند کاملتر میشود. رکعت نخست و رکوع نخست، تاحدی فرد را از حالت عادی خارج می کنند ولی رکعت دوم (همراه با قنوت) نقش بیشتری در این زمینه ایفاء میکند.
رکعت سوم و چهارم هم از لحاظ فیزیکی و هم از لحاظ اذکار (به استثنای ذکر قیام) تکرار رکعات پیشین است یعنی فرد نمازگزار به هر میزان که توانسته در رکعات پیشین حضور پیدا کند میتواند آن فرایند را در رکعات باقیمانده تکمیل سازد.
فلسفه تکرار نمازها در یک روز یا تعداد رکعات نمازهای مختلف معلوم نیست ولی حتماً یکی از حکمتهای آن جلب توجه شخص به سمت معنویات و خودشناسی است.