بدترین دوستان!
حضرت علی (ع) می فرماید:
شر الاخوان من تُکلف له
بدترین دوستان کسی است که
بخاطر او دچار تکلف شویم
حکمت ۴۷۱ نهج البلاغه
حضرت علی (ع) می فرماید:
شر الاخوان من تُکلف له
بدترین دوستان کسی است که
بخاطر او دچار تکلف شویم
حکمت ۴۷۱ نهج البلاغه
1/ از دوستانی که نگران توافق ژنو هستند، ضمن اینکه این نگرانی را ارج مینهم، یک سوال دارم: به نظر شما چرا در این فرصت کم، اوباما مجبور شده بارها در کنگره و نشستهای صهیونیستی توضیح دهد که در این توافق، امتیاز خاصی به ایران داده نشده است؟ مگر متن توافقنامه روشن نیست؟ چرا اوباما مدام در این باره مورد اتهام قرار گرفته است؟ و هر دفعه باید اطمینان دهد که هیچ امتیازی به ایران داده نشده؟!
با اینکه رسانه ملی این موضوع را بسیار پررنگتر از همیشه طرح میکند، و تلاش میکند این عبارت رئیس جمهور آمریکا را برجسته کند که «تمام گزینهها روی میز است» ولی حتی در ضمن گزارش بیست و سی نیز این جمله از جانب اوباما ترجمه شد که: «همه گزینهها روی میز است اگر دیپلماسی به نتیجه نرسد!» و یا این جمله که چرخه غنیسازی برای ایران بومی شده و حذف کردن آن ممکن نیست» و یا این عبارت که «اگر میتوانستم تمام پیچ و مهرههای هستهای ایران را از بین میبردم ولی امکان ندارد»
2/ حمله اهالی فوتبال به صفحه شخصی مسی در شبکه اجتماعی با این وسعت (به نقل اخبار بیش از ده هزار کامنت) بیسابقه است! تا جائی که من میدانم مسی یکی از محبوبترین فوتبالیستهای خارجی در بین فوتبالدوستان ایرانی است (مگر اینکه گفته شود دوستداران رئال این حملهها را تدارک دیدهاند که بعید است!) این پدیده را چگونه میتوان توضیح داد؟! آیا محبت افراطی به مسی سبب شده که پس از همگروه شدن ایران با آرژانتین، محبت خودشان را به این شکل توهینآمیز نشان دهند؟ آیا آن محبت افراطی، مسی را به یک بت شکستناپذیر تبدیل کرده است؟ و حالا که تیم ملی خودمان قرار است با این اسطوره فوتبال مقابله کند و تردیدی در شکست خودمان نداریم! پس محبت خودمان را به صورت کامنتهای بیادبانه بروز میدهیم؟! در اینصورت، آیا بهتر نبود هم در محبت خودمان به او افراط نمیکردیم و هم در این بتسازی که سبب این توهینها شده پیشقدم نمیشدیم؟! آیا تمدن ایرانزمین را اینگونه میخواهیم به دنیا نشان دهیم؟ گمان میکنید، مسی و سایر بینندگان این کامنتها چه تصوری از ایران و ورزشدوستان ایران پیدا میکنند؟
3/ (دوستانی که حوصلهشان سر رفته، توصیه میکنم بند 3 را نخوانند) آیا میتوان ایرانهراسی را که در دنیا تبلیغ میشود با مسیهراسی که خودمان برای خودمان ایجاد کردهایم مقایسه کرد؟ میدانم قابل مقایسه نیستند؛ ولی از همین یک جهت مقایسه کنید! مسی در فوتبال امروز یک اسطوره است و همین امر سبب شده که محبوب بسیاری از فوتبالدوستان قرار گیرد ولی این محبت از حد گذشته و به عشقی تبدیل شده که در مراحلی سر از هراس و دشنام و ناسزا درمیآورد!
ایرانهراسی نیز همین کار را میکند؛ 35 سال است که ترس از ایران را در منطقه و جهان تبلیغ میکنند و به سبب همین ترس، کشورهای منطقه را مسلح میکنند؛ کشوری مثل عربستان بعد از اینکه انقلاب ایران به ثمر رسید و موقعیت ژاندارم منطقه را برای آمریکا از دست داد و اتفاقا به رقیب آمریکا در منطقه تبدیل شد، تلاش کرد تا جایگاه آن ایران را برای خودش به دست آورد و تبدیل به ژاندارم منطقه گردد، این فرایند تا کنون ادامه داشته ولی با توافق اخیر ژنو، و ظهور علائم بهبودی در روابط ایران و آمریکا، کشوری چون عربستان بیش از همه نگران است، ظاهراً از ایران میترسد و همین را (مثل اسرائیل) تبلیغ میکند، ولی در واقع از کاهش قدرت و محبوبیت خود در منطقه میترسد. پس شایسته است که عوامل ایرانهراسی را بشناسیم و دستکم خودمان به آن دامن نزنیم!
حضرت علی (ع):
اشد الذنوب ما استخف به صاحبه
بدترین گناه گناهی است که انجام دهنده، آن را کوچک شمارد
حکمت ۴۶۹ نهج البلاغه
هو
خیلی از تصویرها و تصورها و حتی باورهای ما معلول محیطی است که در آن زندگی میکنیم. لذا نگاه ما هم به تأسی از داشتههایمان ارزیابی کننده است. در این محیط مذهب هم به باورهای ما رنگ و بویی دیگر بخشیده و ما را در انتخابها و یا عدم قبول برخی چیزها یاری میدهد.
در کنار همه اینها رفتار اولین جامعه کوچک اطراف ما به نام خانواده(پدر، مادر، برادر و خواهر) در شکل دهی صحیح باورها به ما یاری می دهند. اگر گفته می شود دروغ بد است و همه اهل خانه از آن پرهیز میکنند این به عقیدهای راسخ در ذهن ما مبدل میشود در غیر اینصورت تعلیمات ما دچار خلل شده براهههای زیادی در مقابل ما باز می شود.
از جامعه کوچک پا را فراتر بگذارید می بینید که جامعه در مسیر خود تغییر و تحول زیادی را از خود نشان می دهد. از جامعه بدوی گرفته تا عصر کشاورزی و صنعت و تکنولوژی و... که همین طور به سرعت در حال دگرگونی است. هر بار هم به اقتضای ابزار و رفتار جامعه، عقاید و باورهایی رواج پیدا میکند که به دنبال آن مکاتبی به عرصه ظهور میرسند.
میگویند آدمهای جسور هواپیما درست میکنند و آدمهای محتاط چتر نجات! در پی همین تبادل است اخلاق های گوناگونی هم رواج پیدا می کند. راسل از گوشه ای و نیچه از گوشه ای دیگر ظاهر می شود. لنین، مارکس، بودا، برهمن، شمن و ... هر کدام متاع خویش را به اقتضاهای موجود بروز می دهند. هالیوود، بالیوود و دیگر کمپانی های بصری و در دیگر سو کوکاکولا ، مک دونالد و ... رشد می کنند و در ارتباطی پیدا و ناپیدا در قالبهای مشتری مداری و خدمات و بطور کلی سبک زندگی وارد ذهن و زندگی ما میشوند. اینترنت، ماهواره، تلویزیون، سینما، ویترینها و حتی طرز معماری و ساختمانهای شیشه ای و تو درتو عرصه بروز و ظهور عقاید می شود. در این فوران و هجمه های بصری القائات مختلفی نیز جریان پیدا میکند. حتی برخی از ناهنجاری های رفتاری تبدیل به عقیده و مسلک می شود مانند همجنس گرایی!
بت های معماری و رسانهای از سویی و پیامبران دیوانهای که هر روز از گوشه ای میرویند مردم را دعوت به خود می نمایند. دنیایی مغشوش و گاه در ظاهر دلفریب و زیبا و امن گسترش پیدا می کند. وقتی به تمام ظواهر زندگی مادی می رسی ناگاه با خلاء چیزی مواجه میشوی. نامش را به اقتضای عصر حاضر و عینک مکتبی که به چشم زده اید هرچه می خواهید بنامید. از شما می پرسم:
در کجا ایستادهاید؟
به کجا رسیده اید؟
چه دارید؟
چه می بخشید؟
خانه، کوچه، محله، شهر، کشور ، منطقه و...
برای شما کجاست؟
رفتارتان آئینه کدام مکتب است؟
گاه؛ چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید.
این مطلب تامل برانگیز توسط بیدمشک عزیز ارسال شده است
علی (ع) می فرماید:
دوکس در مورد من هلاک می شوند:
دوست افراطی، بهتان کاری که افترا می بندد
حکمت ۴۶۱ نهج البلاغه
علامه محمد تقی جعفری ـ رحمتالله علیه ـ میگفتند:
برخی از جامعه شناسان برتر دنیا در دانمارک جمع شده بودند تا پیرامون موضوع مهمی به بحث و تبادل نظر بپردازند. موضوع این بود: «ارزش واقعی انسان به چیست».
برای سنجش ارزش بسیاری از موجودات، معیار خاصی داریم. مثلا معیار ارزش طلا به وزن و عیار آن است. معیار ارزش بنزین به مقدار و کیفیت آن است. معیار ارزش پول پشتوانه آن است؛ اما معیار ارزش انسانها در چیست. هر کدام از جامعهشناسان، سخنانی گفته و معیارهای خاصی ارایه دادند.
هنگامی که نوبت به بنده رسید، گفتم : اگر میخواهید بدانید یک انسان چقدر ارزش دارد، ببینید به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی عشق میورزد.
کسی که عشقش یک آپارتمان دو طبقه است، در واقع ارزشش به مقدار همان آپارتمان است. کسی که عشقش ماشینش است، ارزشش به همان میزان است.
اما کسی که عشقش خدای متعال است، ارزشش به اندازه خداست.
علامه فرمودند: من این مطلب را گفتم و پایین آمدم. وقتی جامعه شناسان سخنان من را شنیدند، برای چند دقیقه روی پای خود ایستادند و کف زدند.
هنگامی که تشویق آنها تمام شد، من دوباره بلند شدم و گفتم: عزیزان، این کلام از من نبود، بلکه از شخصی به نام علی ـ علیهالسلام ـ است.
آن حضرت در نهجالبلاغه میفرمایند: «قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ»؛ «ارزش هر انسانی به اندازه چیزی است که دوست میدارد».
وقتی این کلام را گفتم، دوباره به نشانه احترام به وجود مقدس امیرالمؤمنین علی ـ علیهالسلام ـ از جا بلند شدند و چند بار نام آن حضرت را بر زبان جاری کردند.
حضرت علامه در ادامه میگفتند: عشق حلال به این است که انسان (مثلا) عاشق پنجاه میلیون تومان پول باشد. حال اگر به انسان بگویند: «آی پنجاه میلیونی!»، چقدر بدش میآید؟ در واقع میفهمد که این حرف توهین در حق اوست. حالا که تکلیف عشق حلال اما دنیوی معلوم شد، ببینید اگر کسی عشق به گناه و معصیت داشته باشد، چقدر پست و بیارزش است!
اینجاست که ارزش و مفهوم «ثارالله» معلوم میشود. ثارالله اضافه تشریفی است؛ خونی که در واقع آنقدر شرافت و ارزش پیدا کرده که فقط با معیارهای الهی قابل ارزشگذاری است و ارزش آن به اندازه خدای متعال است.
این مطلب زیبا توسط استاد طیب ارسال شده است
حضرت علی (ع) می فرماید:
رُبَّ مفتونٍ بحسن القول فیه
چه بسا افرادی که از ستودن دیگران گمراه می شوند
حکمت ۴۵۴ نهج البلاغه
روحانی: هرکس منافع ملی را بر مصالح فردی و گروهی ترجیح بدهد بسیجی است
در باب منافع ملي(National Interests)، چيستي، تعريف و دامنه آن در حوزه علوم روابط بين الملل تعاريف رسمي ذكر شده است. با مراجعه به آن منابع، ميتوان به برداشت درستي از مفهوم منافع ملي دست يافت. من نميخواهم به حوزه تخصصي روابط بين الملل وارد شوم؛ بلكه قصد دارم در پي توافق هستهاي ايران با 5+ 1 كه جلوهاي از دفاع از منافع ملي توسط مردم و مذاكره كنندگان بود، نكات ذيل را با تكيه بر گستره معني "منافع ملي كشور" به جهت بحث، متذكر شوم:
1/ از ديد من منافع ملي دايره وسيعي است براي تحت پوشش قرار دادن اقشار مردم كشورم. اين دايره همه ملت از هر نژاد و رنگ و قوم و قبيله ، فارغ از عقيده و نظرشان،در بر مي گيرد. حتي ايرانيان خارج نشين نيز در اين محدوده جا مي شوند.
2/ منافع ملي ميثاقي نانوشته است ميان آحاد مردم براي آنكه همه ملت با همدیگر همقسم شوند تا در جهت تامين منافع كشور از هيچ ايثاري فروگذاري نكنند. همپيمان ميشوند تا منافع همه كشور را بر منافع خود، خانواده، فاميل، قبيله، حزب، گروه و... ترجيح دهند. و نيز اهداف و خواستهاي خود را با اهداف و منافع ملي هم راستا گردانند.
3/ موضوع منافع ملي بايد با پشتيباني آموزههاي ديني از كودكي به همگان آموزش داده شود. ما بايد ياد بگيريم و تربيت بشويم تا منافع ملي را بشناسيم و در جهت تامين آن تلاش كنيم. بايد در عمل و حرف، فرزندان ما ببينند كه ما در تحصيل منافع حد يقف داريم. باور به نظارت خداوندي(تقوي) ، قانون و مفهوم منافع ملي حد يقف ماست.
4/ اگر ما درست تربيت شويم، متوجه ميشويم كه اعمالي در قالب قانونگريزي، فرار مالياتي، مصرفگرايي افراطي و... همه و همه، ضمن آنكه موجب ضمان در حق الناس است، به منافع ملي ما لطمه ميزند و در حد خيانت جرم دارد.
5/ اگر بتوانيم منافع ملي را درك و به عهد خود در ترجيح آن به ديگر منافع پايبند باشيم، به وظيفه اسلامي، ايراني و انساني خود عمل كردهايم.
در نهايت آنكه يكدلي مردم و مسئولين در حل مسئله هستهاي با دنيای پيرامونی، جلوهاي بديع از همدلي همه مردم براي تامين منافع ملي را به نمايش گذاشت. جا دارد تا از اين فرصت استفاده و در اين جهت، فرد فرد ايرانيان سر بلند در همه جاي دنيا، تلاش مضاعف به عمل آوريم.
من تحلیلگر سیاسی نیستم اما به اندازه سواد خودم در مورد مذاکرات هسته ای و واکنش های مختلف و متفاوت نسبت به نتیجه مذاکرات تأمل کردم و چند سوال ساده در این مورد دارم:
- در این قرارداد به حق غنیسازی ما اشاره شده است یا نشده است؟ اگر اشاره شده است پس چرا کری و اوباما میگویند نه؟ و اگر هست چرا برخی حرف کری و اوبامای دروغگو و دشمن را قبول میکنند اما حرف بچههای خودمان و بچههای انقلاب را نه؟ مشکل از کجاست؟
- اینکه ایران در دوره 6 ماهه اجازه بازرسی بیشتر را بدهد بد است یا خوب؟ بعضی میگویند بد است چون با ما مثل دیگران رفتار نمیشود و ما قبلا هم اجازه بازرسی دادهایم و چرا باید بیشتر از دیگران تعهد بدهیم؟ بعضی دیگر میگویند خوب است چون دیگر هیچ راه فراری نمیماند که غربی ها بگویند ایران دنبال سلاح هستهای است و همه بهانههاشان جواب داده میشود و مجبورند بهانهای جدید درست کنند! و اینکه نباید به عدم شفافسازی محکوم شویم، اما بالاخره این کار (اجازه بازرسی بیش از دیگران) در این دوره 6 ماهه برای ما خوب است یا بد است؟
- نظر اسرائیل مهم است یا نیست؟ اگر مهم است چرا مواقع انتخابات همه داد و فریاد میکنند که اسرائیل گفته با آمدن فلانی مخالف است و به ضررش است که فلانی بیاید، پس باید به وی (همان فلانی) رای بدهیم! و حالا که اسرائیل داد و بیداد راه انداخته که با این توافق مخالف است، چرا کمی -دقت کنید فقط کمی- گام اول در ژنو را مثبت ارزیابی نمیکنیم؟ بالاخره نظر اسرائیل مهم هست یا نیست؟
- تیم مذاکره کننده طبق فرموده رهبری، بچههای انقلاب هستند یا نیستند؟ اگر هستند این همه فحش و ناسزای دیپلماتیک و غیر دیپلماتیک و این همه قضاوتهای نامنصفانه چرا باید در مورد بچههای انقلاب و کسانی که رهبری گفت نباید تضعیف شوند، رخ دهد؟ مقصود نقد نکردن نیست که هر انسان عاقلی میداند نقد باید باشد و تیم هستهای هم نقد دارد که نقد جدی هم دارد! اما اگر یک عده ادعای ولایی بودنشان میشود چرا حرفهای رهبری را مصادره به مطلوب میکنند؟ چرا هرجا به ضررشان باشد تعریف جدید و قید جدیدی از حرفهای رهبری تولید میکنند؟ بالاخره رهبری یا مورد قبول هست یا نیست؟ بیانات ایشان، فصل الخطاب هست یا نیست؟
- اینکه در قرارداد قید شده است در پایان مدت باید تمام تحریمها برداشته شود و ایران مثل باقی کشورها فعالیتش را طبق NPT انجام دهد (یعنی 20٪ و بیشتر، آب سنگین اراک، نیروگاههای جدید و...) خوب است یا بد است؟ اگر خوب است پس چرا یک عده داد و بیداد راه انداختهاند؟، و اگر بد است واقعا فکر کردهایم که بیش از این چه میخواهیم؟ کاری به اجرای این قرارداد ندارم که معلوم نیست چه میشود! منظورم این مسئله است که ما بیشتر از اینکه فرضا تحریمها برداشته شوند به صورت کامل و فعالیتهای هستهای کاملا آزاد شوند چه چیزی میخواهیم؟ بالاخره این قید خوب است یا بد است؟
- به نظر شما ما درگیر یک بازی رسانهای نشدیم؟ و این شروعی نیست برای اینکه کم کم بیاعتمادی میان مردم و مسئولان رخ بدهد! که نفهمند بالاخره دشمن راست میگوید یا بچههای خودمان! کمی فکر کنیم اگر این همه هیاهو، بازی کردن در پازل دشمن نیست پس چرا تحلیلگران غربی از این اتفاقات خوشحال میشوند و منتظرند به دلیل اختلافات داخلی، ایران زیر تعهداتش بزند؟!
این متن توسط چیستای گرامی تهیه شده است