نهاد دانشگاه (1)
یکی از مهمترین نهادهایی که هم محصول دوره جدید است و هم تداومبخش آن، نهاد دانشگاه است. برای آشنائی با این نهاد بسیار مهم شایسته است به برخی شاخصهای نهاد دانشگاه که جایگاه ممتازی به این نهاد در میان سایر نهادها میبخشد اشاره کنیم.
مدرکگرایی
همه ادارات و شرکتها به دانشگاه نیازمند هستند چون جامعه جدید بر اساس تقسیم کار شکل گرفته و لذا هرکس باید برای اشتغال، مهارتی کسب کند و از آنجا که ادارات و نهادهای دولتی و غیردولتی هر روز گستردهتر میشوند، دیگر نمیتوان به مهارتهای فردی یا سفارشهای افراد اعتماد کرد بلکه لازم است افراد برای کسب مهارتهای لازم به مرجعی چون دانشگاه مراجعه کنند و مدرکی دال بر کسب مهارتهای لازم اخذ نمایند. پس همه ادارات و شرکتها محتاج مدرک دانشگاهی هستند، بنابراین همه افرادی که مایل به استخدام در اینگونه ادارات هستند باید به دانشگاه بروند و مدرک بگیرند.
همین امر سبب میشود کودکان، نوجوانان و خانوادههای آنها تمام هم و غمشان را برای ورود به دانشگاه صرف کنند. و همین امر سبب میشود تمام دوران تحصیلات عمومی برای ورود دانشآموزان به دانشگاه برنامهریزی گردد. پس قدرت مدرکسازی، سبب شده که همه سطوح جامعه به نحوی محتاج دانشگاه باشند.
ساختار دانشگاه
دانشگاه در اصل برای ایجاد مهارتهای لازم در نهادهای مختلف جامعه ایجاد شده است پس باید بتواند افراد را در رشتههای مختلف جذب کرده و مهارتهای مختلف را در یک وقت محدود به آنها بیاموزد. (ایجاد مهارت، همچنانکه از اسمش پیداست در رشتههای فنی و کاربردی معنای محصلی دارد ولی در رشتههای انسانی و علوم پایه معنای محصلی ندارد.) به علاوه همین امر سیستم ترمی ـ واحدی را بر این نهاد تحمیل میکند؛ یعنی دانشجویان باید بتوانند در مدت چند ترم با گذراندن واحدهای مشخص، به اخذ مدرک نائل گردند.
همچنان که ملاحظه میشود بنیان دانشگاه نه برای تولید علم که برای تربیت افراد ماهر پایهریزی شده است. سیستم ترمی ـ واحدی امکان تعمیق و ژرفنگری را میستاند چون هر دانشجو در یک ترم باید واحدهای متعددی را اخذ کند و در مدت محدودی باید آنها را پاس! کند و روشن است که باید برای تشخیص میزان مهارتی که دانشجویان کسب کردهاند بهترین و سادهترین روش، آزمونهای پایان ترم است. آزمونهایی که با ملاکهای کمیتپذیر قابل اجرا باشند.
خود دانشجویان و استادان مربوطه بیش از هر کس می دانند که این سیستم تدریس (گذراندن چندین واحد در یک ترم) و ارزیابی (آزمونهای پایان ترم) چه میزان علم و یا مهارت ایجاد میکند. همه این مسائل با این فرض است که نظام دانشگاهی ـ اعم از تنظیم ترمها، واحدها، کتابها، استادان، آزمونها و ... ـ به درستی برنامهریزی شده باشد والا اگر اختلالی در این نظام باشد همان مقدار اندک مهارتافزایی نیز حاصل نمیشود.
در پایان این قسمت، یادآوری این نکته ضروری است که نهاد دانشگاه بعد از رنسانس برای رفع نیاز جامعه مدنی ـ تربیت افراد ماهر برای نیازهای سطوح مختلف اجتماع ـ تاسیس شد و از آنجا که مبتنی بر نیازها بوده در آن جامعه کارآمدی خود را نشان داد. ولی نحوه ورود این نهاد به جامعه ما مثل ورود سایر نهادهای غربی به صورت تقلیدی بوده است؛ یعنی با توجه به نیازهای واقعی جامعه ما تاسیس نشده لذا هیچگاه نتوانسته جایگاه واقعی خودس را در این جامعه کسب کند. این موضوع را در قسمتهای بعد شرح خواهیم داد.