در کنار مصائب و مشکلات جامعه باید به نعمتها و امتیازات آن نیز اشاره کنیم. (و اما بنعمة ربک فحدث) از بزرگترین نعمتهایی که جامعه ما از آن برخوردار است ایام محرم و رمضان است. ایام محرم بی‌شک یکی از نعمتهای بی‌بدیل است. اندکی تامل نشان می‌دهد که حماسه عاشوراء به دلایلی که به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد در اعماق دلها نفوذ کرده است. رویکرد این نوشتار پدیدارشناسانه است یعنی صرفا به بازتاب این رویداد در جامعه امروزمان نگاه می‌کنیم و فعلا توجهی به عوامل و ریشه‌های این ماجرا نداریم. پاره‌ای از پدیده‌هایی که در ایام محرم و به ویژه در تاسوعا و عاشورا مشاهده می‌کنیم شگفت‌انگیز هستند:

ـ نمایش؛ تعزیه‌خوانی‌های متعدد و متنوع

ـ صوت‌های بسیار متنوع و آهنگ‌های زیبائی که مداحان و خوانندگان مختلف اجراء می‌کنند؛

ـ عزاداری؛ کافیست اندکی به تنوع عزاداری‌ها در میان اهالی جنوب، شمالی‌ها، ترک‌ها، بلوچ‌ها، عرب‌ها، شیرازی‌ها، مشهدی‌ها، لرها و سایر اقشار در داخل میهن اسلامی توجه کنیم تا معلوم شود که جریان عاشوراء ظرفیت بالفعل ساختن چه استعدادهائی را دارد!

ـ تهیه نذورات و خیرات شامل انواع غذاها، شربت‌ها و نحوه تهیه و آماده‌سازی آنها در این ایام بی‌سابقه است؛

ـ مشارکت همه اقشار؛ مراسم محرم و عاشوراء، مختص هیچ قشری نیست بلکه همه قشرها اعم از مردان و زنان، سالمندان، میان‌سالان، جوانان، نوجوانان و کودکان، بیماران و تندرست‌ها و ... در این مراسم فعالانه شرکت می‌کنند.

ـ نظم بی‌سابقه، غالبا از بی‌نظمی ملت خودمان در مقابل ملت‌هائی چون ژاپن و آلمان می‌نالیم، ولی در ایام محرم شاهد نظم، هم‌کوشی و تبادل نظر کم‌نظیر افراد برای برپائی هرچه باشکوهتر مراسم هستیم.

ـ در این مراسم می‌توان سخنرانی‌های متنوع سیاسی، تاریخی، عقیدتی، اخلاقی، اجتماعی، رثائی و یا ترکیبی از آنها را در سطوح عالی، متوسط و ضعیف و با سبک‌های مختلف رصد کرد.

ـ شناخت تاریخ، شناخت زوایای پنهان ماجرای عاشوراء و تبیین عوامل دور و نزدیک آن سبب شده که مورخان و پژوهشگران علوم مختلف تاریخ، حدیث، کلام، تفسیر و فقه را مورد تحقیق قرار دهند.

ـ رفع فاصله طبقاتی؛ این مراسم مختص اغنیاء نیست بلکه فقراء و اقشار متوسط در این مراسم فعالتر هستند و اقشار مرفه سعی می‌کنند در میان افراد دیگر باشند. بارها شاهد این صحنه بسیار زیبا در روزهای تاسوعا یا عاشوراء بوده‌ایم که یک فرد متمول، خودرو گران‌قیمت خود را در کناری پارک کرده و برای دریافت یک خورشت قیمه چونان سایرین به صف می‌ایستد، فردی که در روزهای دیگر به هیچ وجه حاضر نیست به چنین کاری دست بزند!؟

ـ کافیست به اشعار کلاسیک و نوی که در این زمینه سروده شده سری بزنیم تا اوج احساس و هنرنمائی را ادبیات عاشورائی به نظاره بنشینیم!

ـ فیلم؛ یادآوری چند فیلم و سریال در دو دهه اخیر ـ روز واقعه، مختارنامه، سفیر، معصومیت از دست رفته و ... ـ کافیست تا اوج‌گیری علم و هنر و خلاقیت را در عرضه این جریان مشاهده کنیم.

ـ چه تصاویر و نقاشی‌هائی توسط هنرمندان قدیم و جدید برای ترسیم گوشه‌ای از وقایع کربلاء به تصویر کشیده شده است؟

ـ تنوع خط‌ها، تذهیب‌ها، طرح‌ها، کاشی‌کاری‌ها، معماریها، حسینیه‌ها، تکایا، مساجد؛

بعد وجودی در کنار بعد عقلی؛ همچنان که در بحث نماز گفته شد، می‌توان هستی انسان را گستره یا طیفی دانست که یک سر آن بعد عقلانی ـ کلیت، ضرورت، دوام، همگانی، بحث‌پذیر، علمی، شک‌پذیر، عمومیت ـ و سر دیگر آن بعد وجودی ـ فردی، اینجا، الآن، حسی، لذت یا درد آنی، تمرکز، شک‌ناپذیر ـ است. همچنان که ملاحظه می‌شود همه ابعاد تمدن و فرهنگ انسانی ـ جامعه، دولت، هنر، سیاست، اقتصاد، تجارت، فرهنگ، پول، بانک، بیمه، بورس، فوتبال، ورزش، دانشگاه، اداره، انقلاب، آرمان، آزادی، نوشتار، آینده نگری و ... ـ همگی از همین بعد ذهنی انسان برجوشیده است. اما آیا ذهن انسان فقط دارای بُعد مثبت است و هیچ نقش منفی ندارد؟

بعد وجودی؛ یک فرد علاوه بر بُعد ذهنی از بُعد وجودی نیز برخوردار است. شاید بتوان این بعد انسان را با یک مثال روشن ساخت. سیراب شدن را در نظر بگیرید؛ در باره مفهوم سیراب شدن و عوامل فیزیولوژیکی آن و انواع آن و تاثیر آن در بدن صحبت نمی‌کنیم که همه اینها به بعد ذهنی مربوط می‌شود بلکه به همین سیراب شدنی اشاره می‌کنیم که مثلاً به فرد روزه‌دار پس از افطار با نوشیدن آب یا شربت دست می‌دهد. این سیراب شدن همین الآن روی داده و فقط به همین شخص مربوط می‌شود و او با تمام وجودش آن را حس می‌کند و برایش کاملاً تازگی دارد یعنی چنین نیست که چون بارها سیراب شده پس این سیرابی برایش حالت کهنگی پیدا کرده است. هرقدر هم شدت تشنگی به ویژه در روزهای گرم بیشتر باشد، توجه وی برای رفع آن بیشتر شده (تمرکز) و لذا لذتش نیز از سیراب شدن بالاتر خواهد بود. نکته جالب اینکه انسان از جهت بُعد وجودی شبیه سایر حیوانات است گاهی از این جهت مورد بی مهری واقع می شود! پس شاخص‌های بُعد وجودی را می‌توان در پیوند داشتن با همین فرد، همین لحظه، همین حس و همین لذت (یا درد) نشان داد که البته به هر میزان توجه فرد روی آن موضوع متمرکز باشد، به همان میزان لذتش نیز بیشتر خواهد بود.

پیشتر به اهمیت بعد وجودی و توجه خالق هستی به آن بعد در احکام وضعیه مثل نماز اشاره کرده‌ایم؛ اینک توجه دوستان را به ابعاد وجودی در حادثه عاشوراء جلب می‌کنم. جنگ‌های تن‌به‌تن، رجزخوانی‌ها، تشنگی‌ها، ایثار‌ها، شهادت‌ها، ظلم‌ها، ناجوان‌مردی‌ها، خیانت‌ها، اخلاص‌ها، حضور پیرمرد و نوزاد، کاروان اسراء و ...

روشن است که قیام عاشوراء از ابعاد قوی معرفتی و اخلاقی چون اخلاص، شجاعت، نهی از منکر، انکار سلطنت یزید، ترویج آزادی‌خواهی و ...، برخوردار است که هیچگاه نباید مورد غفلت قرار گیرند ولی علاوه بر این ابعاد معرفتی و دینی، حضور پررنگ ابعاد وجودی و حسی سبب شده است که جنبه رثائی (سوگواری) بگیرد و از آنجا که بعد رثائی همگانی و دائمی است لذا حزن محرم در میان اقشار مختلف مردم تداوم یافته است؛ و همین اندوه ناشی از اخلاص، هم مستمر است و هم اسانساز، به شرط اینکه بتوانیم این شرایط را بدرستی تحلیل نمائیم و عوامل تاثیرگذاری آن را در سایر ایام سال نیز تعقیب کنیم.