فراز و فرود احوال ما
یکی پرسید از آن گم کرده فرزند /// که ای روشن گهر پیر خردمند
زمصرش بوی پیراهن شنیدی /// چرا در چاه کنعانش ندیدی
بگفت احوال ما برق جهان است /// گهی پیدا و دیگر دم نهان است
گهی بر طارم اعلی نشینم /// گهی بر پشت پای خود نبینم
اگر درویش درحالی بماندی /// سر و دست از دو عالم برفشاندی
سعدی، گلستان، باب دوم، ص ۶۸
+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۹۱/۱۱/۱۸ ساعت 23:26 توسط هاتف
|