خدایا! حال ما را به بهترین حال بگردان
در ادامه به پارهای از این اصولی که در ضمن کار روشن شدند اشاره میکنم و سپس در مورد یکی از مهمترین آنها تاملاتی چند ارائه میشود. از اصولی که برای گفتگوی نتیجهبخش لازم است میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
ـ خودم را بالاتر از طرف مقابل ندانم؛
ـ حریف نیز میتواند سخن حق بگوید؛
ـ از استدلال محکم برای ادعای خودم بهره ببرم،
و اگر با استدلال محکمی مواجه شدم تامل کنم و انعطاف لازم را داشته باشم؛
ـ نقد کردن درست، مستلزم مطالعه، دقت نظر و تمرین است
که همگی از خصوصیات حصولی و اکتسابی است
ولی نقدپذیری علاوه بر روحیه علمی،
محتاج وارستگی و خودسازی اخلاقی است؛
ـ هر کس به استقبال سخنان مختلف و مخالف برود، لغزشگاهها را بهتر میشناسد؛
ـ از هرگونه سخنی که سبب مکدر شدن حریف میشود بپرهیزم؛
ـ هدف گفتگو لزوما قانع شدن حریف نیست
بلکه نزدیک شدن افقها به همدیگر است؛
ـ ممکن است دو حریف به علتهای مختلف کوتاه نیایند
ولی دیگران به خوبی می توانند داوری کنند؛
ـ نسبت به عقاید مخالف سعه صدر داشته باشم؛
نخستین خان از هفت خان نقدپذیری
مسلماً یکی از بهترین روشها برای اصلاح خود توجه به انتقادات و سعی در بهبود آنها است. از اینرو به انتقاداتی که بر خودمان وارد میدانیم اشاره میکنیم تا انشاءالله در صدد رفع آنها نیز برآییم. همینجا نیز از صاحبان اصلی گفت و شنود یعنی مخاطبین عزیزی که در این چند ماه ما را همراهی کردند درخواست میکنیم انتقادات و پیشنهادهای خود را بفرمایند؛ تلاش میکنیم تا حد امکان آنها را اعمال کنیم و یا دست کم منتشر نمائیم تا نصبالعین ما قرار گیرند.
نقدهای وارد به گفت و شنود عبارتند از:
ـ در آغاز با سرعت و بدون برنامه شروع شد،
به نحوی که هنوز یک بحث تمام نشده پرونده بحث بعدی باز میشد؛
ـ برخی از کامنتها را منتشر نکرد (کامنتهای مربوط به "من شیعه هستم")؛
ـ به قولهایی که در مورد پرداختن به برخی موضوعات داد، وفا نکرد؛
ـ به مسائل سیاسی به صورت جدی پرداخته نمیشود؛
ـ برخی پاسخها تند بود و گاهی پاسخ داده نمیشد؛
ـ مباحث روز به صورت شفاف طرح نمیشود؛
...
بیشتر این نقدها را میتوان در خلال کامنتهای دوستان ملاحظه کرد. ما منتظر نقدهای دوستان میمانیم تا اگر هم نتوانیم اصلاح کنیم، فرهنگ نقدپذیری را همانند فرهنگ نقادی تمرین کنیم، همین.
سال نو را به همه عزیزان تبریک گفته و سلامتی، شادابی، ایمان و اخلاص را برای همگان آرزو دارم.