سایه سنگین (13) خرداد 88 بر (10) خرداد 92
1/ ساختار این به اصطلاح مناظره هیچ شباهتی به مناظرات نداشت. ابتدائیترین حالت مناظره این است که شرایطی فراهم گردد تا بحث طرفینی ایجاد شود. در این برنامه زمانها و سوالات به نحوی تنظیم شده بود که هر کس به ایراد آراء کلی خودش در باره مسائل مختلف اقتصادی بپردازد و فرصت هیچ چالشی با دیگران پیش نیاید. با این روش به عنوان مثال، تفاوت محسن رضایی که تخصص اقتصادی دارد با دیگران معلوم نمیشود.
2/ طولانی بودن برنامه از یکسو و طراحی قسمت دوم برنامه به صورت سوالات کوتاهپاسخ و یا ابراز نظر در باره عکسها، کاملاً ناشیانه بوده و فقط یک هدف را دنبال میکرد و آن هم درگیر نشدن نامزدها!
3/ همه این افتضاحات به سبب جلوگیری از پیدایش چالش، طراحی شده، در حالیکه مناظره یعنی چالش! حال این پرسش طرح میشود که چرا رسانه ملی دست به چنین اقدام رسوایی میزند؟ بسیار بعید است که بتوانیم سوء نیت یا سوء تفاهم را به رسانه نسبت بدهیم؛ چون از کارشناسان زبده برخوردار بوده و در معرض دید ملیونها انسان فهیم و نقاد قرار دارد.
4/ ظاهراً رسانه از سویی ناچار بوده برنامه مناظره را به سبب حفظ شوونات ظاهری پیاده کند ولی از سوی دیگر، هیچ خاطره خوشی از اجرای این قبیل مناظرات ندارد. کافی است به چهار سال پیش برگردیم و ملاحظه کنیم که یکی از طرفین مناظره(آقای احمدینژاد) با هتاکی و تهمتزنی به رقبای حاضر یا افراد غایب، نه تنها شأن مناظره و افراد را حفظ نکرد، بلکه با این کار زمینه بسیاری از تهمتزنیها در چهار سال بعدی را فراهم نمود و آتش اعتراضهای خیابانی را شعلهورتر ساخت.
5/ اگر همان موقع و به نحو شایسته ـ به جای همسویی با فرد هتاک ـ در مقابل هتاکیهای وی عکسالعمل مناسبی نشان داده میشد: اولاً، لازم نبود امروز رسانه ملی دچار این افتضاح سیاسی گردد؛ ثانیاً، برخی از رسانهها و سایتهای خلقالساعة، حیات و هویتشان را در هتاکی و بیحرمتی به بزرگان نظام نمیجستند؛ ثالثاً، بسیاری از بزرگان و دلسوزان انقلاب فقط به سبب حفظ آبروی خود خانهنشین و منزوی نمیشدند؛ رابعاً، این تلقی نهادینه نمیشد که برای برخی اهداف ظاهراً بزرگ، میتوان اصول اخلاقی را زیر پا گذاشت.
6/ مجری برنامه در توجیه سوالات کوتاهپاسخ گفت: «گاه رئیس جمهور لازم است تصمیم سریع و قاطعی در یک مورد اتخاذ کند، لذا میخواهیم رویکرد شما را در آنگونه موارد بسنجیم». ناگفته پیداست که این روش شتابزده و غیرکارشناسی شده نیز از سوی آقای احمدینژاد باب شد چون ایشان در موارد مختلف مستقیماً دخالت کرده و دستورهای شتابرده و غیرکارشناسی شده صادر میکرد. همین روش غلط، این باور نادرست را حتی در میان اصحاب رسانه ایجاد کرده که رئیس جمهور باید در موارد متعدد بتواند نظر صریح و قاطعی داشته باشد؛ در حالیکه عقلانیت حکم میکند بالاترین مقام اجرائی کشور اولا در مسائل ریز و درشت مستقیماً دخالت نکند بلکه باید سیستم ایجاد کند و به وزرای خودش اطمینان داشته باشد و ثانیاً در همه امور به کارشناسان مراجعه نماید و سلیقه شخصی خود را به مرحله اجرا درنیاورد.
پس میتوان نتیجه گرفت مناظره اقتصادی از دو جهت منفی تحت تاثیر گفتمان احمدینژادی قرار داشت: یکی هتاکی و تهمتزنی و دیگری تصمیمهای شتابزده و غیرکارشناسی شده.